فقط خدا تنهاست
گنبدت از هر کجای شهر سوسو می کند دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند در لباس خادمان مهربانت، آفتاب صبح ها، صحن حرم را آب و جارو می کند ماه هر شب کنج بست "شیخ حر عاملی" یاد معصومیت آن بچه آهو می کند یاد معصومیت آن بچه آهو ...یاد تو کوچه های شهر را لبریز "یا هو " می کند باد، هم مثل نگهبان درت... بدو ورود غصه را از شانه های خسته، پارو می کند عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت هر که می آید حرم ... این عطر را بو می کند ...خادمی می گفت که... آقا به وقت بدرقه دست زائر را پر از گل های شب بو می کند
نظرات شما عزیزان: دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 13:33 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|